آقا مصطفی شما فرمانده ای
نباید بری جلو ، خطر داره
عصبانی شد و بلند شد و رفت
یکی از بچه ها از بالای تپه می اومد پایین که هنوز ریشش هم در نیومد، کل تنش هم خاکی بود.
حاج آقا مصطفی ردانی پور ، داشت این جوونو نگاه می کرد و خجالت می کشیدو می گفت: فرمانده کیه؟
خودش هم جواب داد که فرمانده این جوونه که همه جوونی و زندگیشو آورده جبهه.
ردانی پور که خودش هم همه چی و زندگیش رو آورده بود برای جبهه و مملکتش ، خجالت زده بود .
نمی دونم چرا بعضی از مسئولین که کارشونو هم درست انجام نمی دن ، طلبکارن؟